عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت...
که کناه دگران بر تو نخواهند نوشت...
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش...
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت...
ادامه...
دلی دارم که دلداری ندارد متاع من خریداری ندارد کسی آگه ز سوز سینه ام نیست مریض من پرستاری ندارد دلم از درد تنهایی گرفته مقیم شهر غم یاری ندارد ندارم قیدی و آزاده حالم سر درویش دستاری ندارد ز هر بندم رها کردند و گفتند که این دیوانه آزاری ندارد بنازم بی نیازی را که جز عشق کسی بر دوش من باری ندارد
الهام آخرتی
چهارشنبه 21 آذرماه سال 1386 ساعت 08:33 ق.ظ