خداحافظ دانمارک!
دیگه هیچکس و هیچ چیزی منو خوشحال نمیکنه ...
همیشه به یادت خواهم گریست...
قایقی خواهم ساخت،
خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچکسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند.
قایق از تور تهی
و دل از آرزوی مروارید،
همچنان خواهم راند.
نه به آبیها دل خواهم بست
نه به دریا-پریانی که سر از خاک به در میآرند
و در آن تابش تنهایی ماهیگیران
میفشانند فسون از سر گیسوهاشان.
همچنان خواهم راند.
همچنان خواهم خواند:
"دور باید شد، دور."
مرد آن شهر اساطیر نداشت.
زن آن شهر به سرشاری یک خوشه انگور نبود.
هیچ آیینه تالاری، سرخوشیها را تکرار نکرد.
چاله آبی حتی، مشعلی را ننمود.
دور باید شد، دور.
شب سرودش را خواند،
نوبت پنجرههاست."
همچنان خواهم خواند.
همچنان خواهم راند.
پشت دریاها شهری است
که در آن پنجرهها رو به تجلی باز است.
بامها جای کبوترهایی است که به فواره هوش بشری مینگرند.
دست هر کودک ده ساله شهر، خانه معرفتی است.
مردم شهر به یک چینه چنان مینگرند
که به یک شعله، به یک خواب لطیف.
خاک، موسیقی احساس تو را میشنود
و صدای پر مرغان اساطیر میآید در باد.
پشت دریاها شهری است
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است.
شاعران وارث آب و خرد و روشنیاند.
پشت دریاها شهری است!
قایقی باید ساخت.
پیوسته به انسانها توصیه شده است آنچه را که به عنوان حاصل تفکر عقلی و روحی و مثبت می دانند، سریعا به کار برند زیرا درنگ در انجام کارهای منطقی و نیک میدان را برای ظهور و تاثیرگذاری نیروی شیطانی باز می کند
برگرفته از کتاب رازهای آنسوی مرگ
نوشته دولورس کنن
ترجمه قدیر گلکاریان
همیشه به یاد داشته باشید، اگر به دنبال آن چه که دوست می دارید نروید، هرگز آن را بدست نخواهید آورد…
اگر درخواست نکنید، جواب همیشه نه خواهد بود…
اگر به جلو قدم بر ندارید، همچنان در همان مکان خواهید ماند…
به دیگران اجازه ندهید که با نصایح خود افکار منفی شان را به شما منتقل کنند و شما را از پذیرش ریسک بازدارند، چرا که در این صورت در بهترین حالت زندگی شما مانند آن ها خواهد شد.
خودتان باشید : یک فرد مثبت و موفق
عارفان علم، عاشق می شوند..........بهترین مردم، معلم می شوند
عشق با دانش متمم می شود..........هر که عاشق شد، معلم می شود