دلی دارم که دلداری ندارد متاع من خریداری ندارد
کسی آگه ز سوز سینه ام نیست مریض من پرستاری ندارد
دلم از درد تنهایی گرفته مقیم شهر غم یاری ندارد
ندارم قیدی و آزاده حالم سر درویش دستاری ندارد
ز هر بندم رها کردند و گفتند که این دیوانه آزاری ندارد
بنازم بی نیازی را که جز عشق کسی بر دوش من باری ندارد
الهام آخرتی
چهارشنبه 21 آذرماه سال 1386 ساعت 08:33 ق.ظ
سلام الهام جان
نوشته های قشنگی داری
موفق باشی
زیبا بود
موفق باشی
سلام
زیباست این تصویری که در پست قبلی هست را از کجا آوردید ؟ از کدام هنرمند هست ؟ حس خاصی داره
سلام ممنون از حضورتان :-)
سلام دوست خوبم
با ی پست جدید با عنوان (آیا ما هم می توانیم؟) به روزم
مثل همیشه منتظر حضور سبز و نظر زیباتون هستم.
سلام
این همه نداری هم خودش عالمی داره ها !!!
دلم این را ندارد ،سرم دستار ندارد ،درویش 206 ندارد ، زندان کولر ندارد ........ !!
سری که درد نمی کنه دستار نمی خواهد ( اگه درد میکنه ،خوب بحثش جداست )
درویشی که پول بیمه ماشینه شو نداره 206 می خواد چیکار لابد 206 صندوقدار هم میخواد تو این بی پولی .....
شوخی کردم کاکو
شاعره جوان شیرازی : یه یار دارم دوسش دارم ، می خوام برم سرکوه داد بزنم ولللللللللللی حال نداروم .
یا حق
سلام وبلاگ خوبی داری
میخوام در مورد یه عکس نظر بدی
هر چی تودلت هست بنویس
سلام
اولا پس نظر عکس چی؟
ثانیااینم یه نیم نگاه!وبلاگت خوبه.
سلام الهام عزیز:
شعرت خیلی زیبا بود٬خیلی حال کردم باهاش...
موفق باشی...
مرد باران
mohammadblogs@yahoo.com
http://rainct.blogsky.com
سلام الهام جون
دیگه پیشم نمیای نگنه قهری؟
سلام با یه شعر عاشورایی بروزم
سلام وبلاگت قشنگ بود<<<
من از اراکسپرت آدرس اینجا رو دیدم.واستون پیام گذاشتم !!!!
کی گفته متاع تو خریدار نداره
اتفاقا متاعی که تو داری
هزاران خریدار داره