...هر چه می خواهد دل تنگت

...هر چه می خواهد دل تنگت

خوش آمدید دوستان
...هر چه می خواهد دل تنگت

...هر چه می خواهد دل تنگت

خوش آمدید دوستان

و خداوند عشق را آفرید...

رودها در جاری شدن
و علفها در سبز شدن معنی پیدا می کنند
کوه ها با قله ها
و دریاها با موج ها زندگی پیدا میکنند
و انسانها ...
همه انسانها
با عشق...
فقط با عشق ...
پس بارخدایا بر من رحم کن
بر من که می دانم ناتوانم رحم کن
باشد که خانه ای نداشته باشم
باشد که لباس فاخری بر تن نداشته باشم
باشد که دست و پائی نداشته باشم
اما نباشد...
هرگز نباشد که در قلبم عشق نباشد...
هرگز نباشد...
آمین

نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:59 ق.ظ http://www.wall.blogsky.com

و خداوند عشق را آفرید...
اما چرا لذت درکش را به همه بنده هاش نداد؟؟

رضوان دوشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:32 ق.ظ http://dosetdaram6ta.blogsky.com

بازنم قشنگ بود...

سامان چهارشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 04:13 ق.ظ http://www.mirs.blogfa.com

سلام
عشق . عشق . عشق . عشق . واژه ی جدایه ( و خداوند عشق کامل را در جهانی دیگر آفرید )
موفق باشین
یا علی مدد....

افشین پنج‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 10:09 ق.ظ

عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد

دوستدار همیشگیت

محمد لطفی جمعه 3 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 07:25 ق.ظ http://uniquemhd.blogsky.com

سلام الهام جان:
مثل قبل٬ انتخاب شایسته‌ای بود...
من رو یاد مجموعه تلویزیونی "... و اما خداوند عشق را آفرید" افتادم...
به هر حال موفق باشی...

محمد لطفی
http://uniquemhd.blogsky.com
uniquemhd@gmail.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد