شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است
فرق است از آب خضر که ظلمات جای اوست تا آب ما که معنی اش الله اکبر است
ساروان رخت به دروازه مبر کان سر کو شاه راهی است که منزلگه دلدار من است
دولت فقر خدایا به من ارزانی دار کین کرامت سبب حشمت و تمکین من است
دولت فقر خدایا به من ارزانی دار کین کرامت سبب حشمت و تمکین من است
دل میرود زدستم صاحبدلان خدارا
دردا که راز پنهان خواهدشد آشکارا
دوستدار همیشگیت
اما الهام
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
ما باید بریم الهام
سمانه جونم بدون تو من هیچ جایی نمی رم.
بزن بریم.
سلام الهام جان
سروده ی حافظ خیلی زیباست.
فرق است از آب خضر که ظلمات جای اوست تا آب ما که معنی اش الله اکبر است.
دیده ای روی ارامگاهش چه نوشته اند؟
مژده ی وصل تو کو کز سر جان برخیزم
طایر قدسم و از دام جهان برخیزم
یارب از ابر هدایت برسان بارانی
پیشتر زانکه چو گردی ز میان برخیزم
بولای تو گر بنده ی خویشم خوانی
از سر خواجگی کون و مکان برخیزم
بر سر تربت من با می و مطرب بنشین
تا ببویت ز لحد رقص کنان برخیزم
گرچه پیرم تو شبی تنگ در اغوشم گیر
تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم......
الهام عزیز جان مرسی به خاطر لینک
فوق العاده بود گیلدا جان.
خیلی از مطالبت لذت بردم.
ممنون دوست من.
هر جا که هستی موفق باشی.