...هر چه می خواهد دل تنگت

...هر چه می خواهد دل تنگت

خوش آمدید دوستان
...هر چه می خواهد دل تنگت

...هر چه می خواهد دل تنگت

خوش آمدید دوستان

از او آغاز کن

وقتی که تنهای تنها می شوی ؛
وقتی که دوستانت ، آنها که نیازمند یاریشان هستی  ، درست در حساس ترین نقطه رهایت می کنند ؛
وقتی که در دست همانان که پشتوانه و پشتگرمی محسوبشان می کردی ، خنجری می بینی ؛
وقتی زیر سنگی که به استواری اش سوگند می خوردی و تکیه گاهش می شمردی ، ماری خفته می بینی که در تکان حادثه از خواب جهیده است ؛
وقتی که امواج امتحان ، خاشاک دوستی های سطحی را می رباید و لجن متعفن خودخواهی و منفعت طلبی را عریان می سازد ؛
وقتی که هیچ تکیه گاهی برایت نمی ماند و هیچ دستی خالصانه به دوستی گشاده نمی گردد ؛
یک ملجا و امید و پناهگاه می ماند که هیچ حادثه ای نمی تواند او را از تو بگیرد .
او حتی در مقابل بدی های تو خوبی می آورد و روی زشتی های تو پرده ی اغماض می افکند .
اگر بدانی که محبت و اشتیاق او به تو چقدر است بند بند تنت از هم می گسلد ...
حتماً دانسته ای او کیست...
پس چرا در انتها به او برسی ؛ از او آغاز کن !!!

بیش و پیش از همه خدا را دوست بگیر...

حضرت حافظ

چو حافظ در قناعت کوش و از دنیای دون بگذر          که یک جو منت دونان دو صد من زر نمی ارزد

رادیو در ایران

اوایل ورود رادیو به ایران و مجوز دریافت و استفاده از آن.

نقل قول

درد من حصار برکه نیست...
درد من،زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است.

شکستن

یه لشکر میتونه یه کشور رو
یه طوفان میتونه یه شهر رو ویران کنه
و یه گروه شر یک محله رو
اما کسی که دل تو رو بدتر از همه اینا میشکنه ممکنه یه دوست باشه
یه دوست که خیلی دوستش داری
وقتی دلت از اون بشکنه دیگه هیچ کس نمیتونه جمعش کنه
هیچ کس
دلی که شکسته و پاره های اون دل هر کدوم به طرفی پرت شده
اگر هم بخوای نمیتونی جمعش کنه
بالا سر هر تیکه که بری یه خاطره میبینی
یه خاطره قشنگ
خوب و دیدنی
لحظه های با هم بودن
لحظه هایی که حاضر نبودی با هیچی توی دنیا عوضش کنی
حالا کو اون دوست تا بفهمه حال تو رو
تازه بفهمه
چی عوض میشه
حتی اون هم نمیتونه کاری برای تو و دل شکسته ات بکنه
کاش دل یه اسباب بازی بود
که اگه خراب بشه بشه بهش تعمیرش کرد
تیکه های جدا شده و شکسته اش رو چسبوند
شایدم اسباب بازیه
آره
دل تنها اسباب بازیه که بزرگ و کوچیک نمیشناسه و آدما از بازی کردن با اون ابایی ندارن
فقط یه فرقی داره با اسباب بازی های دیگه
مهم نیست که بعد از بازی جمعش کرد
چون فوقش میشکنه
دیر و زود داره اما سوخت و سوز نه

دل

هیچ کس نمی تونه به دلش یاد بده که نشکنه
ولی حداقل می شه یادش داد که وقتی شکست لبه تیزش دست اونی رو که شکسته نبره.