آنکس که بداند و بداند که بداند اسب شعف از گنبد گردون بجهاند
آنکس که بداند و نداند که بداند بیدارش نمایید که بس خفته نماند
آنکس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش به منزل برساند
آنکس که نداند و نداند که نداند در جـهـل مرکب ابــد الدهر بماند
ولی مامانی میدونی که غم دنیا واسه کسیه که میفهمه کسی که هیچی سرش نمیشه هیچ غمی نداره حتی خدا هم از کسی مسئولیت میخواد که میفهمه و دیوانه و مجنون هیچ وقت عذاب نمیشه
دوستدار همیشگیت
سلام خوفی
خوشحالم که با شما آشنا شدم. آدرس وبتونو از بلاگ یکی از بچه ها دیدم.چون که من از هر چی اسم الهامه خوشم میاد و به همه کسانی که اسمشون الهام هستش و شیرازی.........
وبلاگتون که حرف نداشت و اون سایت هایی هم که گذاشته بودی خیلی جالب بود و استفاده کردم.
خلاصه خیلی خوشحالم که با شما آشنا شدم.
آرزومند آرزوهایتان هستم
یا حق
این واقعا شعر محشریه الهام جان.خیلی باحالی.
سلام
کسی میدونه این شعر دفتر چندم مثنوی؟