شادی های شما همان غم های شماست که نقابش را برداشته است.
و چاهی که خنده هایتان از آن می جوشد،همان است که از اشک هایتان پر شده است.
و چگونه این تواند بود؟
هر چه غم ژرف تر وجود شما را می کاود،گنجایشی فراختر برای شادی خواهید داشت.
غم و شادی از هم جدایی ناپذیرند.
آنها با هم نزد تو می آیند،
و هنگامی که یکی از آن دو در کنارت نشسته است،بیاد آر آن دیگری نیز در بستر تو به خواب رفته است.
سلام
خوشحالم اولین نظر رو من دادم
شادی کم هست توو زندگی اما غم تا دلتون بخواد زیاده
من بروز کردم منتظر شما هستم
در ضمن اگه با تبادل لینک موافق هستین حتمآ به بهم بگین
موفق باشین
یا هو
عاشقی را شرط اول ناله وفریاد نیست
تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست
عاشقی مقدورهر عیاش نیست
غم کشیدن صنعت نقاش نیست
فوق العاده بود این مطلب مادر جان.
میدونی چرامن با دیوار رفیق شدم ؟ آخه اگر یک روز بیاد که دیگه هیچ کسی نبود که روی شونش گریه کنی می تونی به دیوار پناه ببری... اگر دیوار از زیرت شونه خالی کرد روی سرت خراب می شه دیگه نیاز نداری گریه کنی چون بقیه واست گریه میکنن!!!
ایشالله غمگین نباشی
همیشه خنده رو لباتون جاری باشه
موفق باشی
سلام
لینک شما هم در وبلاگ مرد قبیله قرار گرفت
یا هو
سلام زیبا نوشته شده بود الهام عزیز من فکر کنم تو زندگیم بیشتر غم بوده تا شادی و اگه شادی هم بوده لابه لای غمها گم شده من شما رو لینک گذاشتم چون می خوام بیشتر بهتون سر بزنم شما هم کم لطفی نکنید و حق دوستی را به جا بیارید این دنیا وبلاگ نویسان دنیا دیگه ای هست ماورای دنیا کنونی ما شاد باشی در ضمن یک عاشقانه جدید نوشتم خوشحال میشم بیایی و نظر بدی چون برام مهمه عنوانش پستش هم (تنها یادگار از خاطره تو ...)غم هایت کوتاه شاد باشی
من رشته محبت تو را پاره می کنم
شاید که گره خورد و به تو نزدیک تر شوم
از مطالب وب لاگتون خیلی استفاده کردم یعنی حظ کردم
واقعا جالب توجه بود.
آپ دیت فراموش نشه
ok
bye