-
نامه یک زن ایرانی به مرد هموطنش
جمعه 19 فروردینماه سال 1390 10:36
( البته به مردایی که اینجوری فکر میکنن،عمل میکنن،..... چون الان دیگه خوشبختانه هستند مردایی که اینجوری فکر نمیکنن {خدا زیادشون کنه}) پیاده از کنارت گذشتم، گفتی:” قیمتت چنده خوشگله؟ سواره از کنارت گذشتم، گفتی:” برو پشت ماشین لباسشویی بنشین!“ در صف نان، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی...
-
نوروز ۹۰ مبارک
یکشنبه 22 اسفندماه سال 1389 22:55
عید واقعی از آن کسی است که آخر سالش را جشن بگیرد نه اول سال را خداوندا تقدیر دوستان را در سال آینده به گونه ای قرار بده که در پایان سال از گذشته خود افسوس نخورند . . .
-
خصلتهای جالب ایرانیان باستان از زبان هرودوت یونانی
شنبه 9 بهمنماه سال 1389 22:00
هرودوت( ۴۹۰-۴۲۵ پیش از میلاد)بزرگترین تاریخنگار جهان باستان است که او را پدر تاریخ نیز دانستهاند. هر چند در نگارش نبردهای ایران و یونان از همزبانان یونانی خود پشتیبانی میکند، بخش مهمی از تاریخ باشکوه ایران باستان از نوشتههای او یا به کمک آنها شناخته شده است. شناخت کنونی ما از ملتهای کهن دیگری مانند بابلیها،...
-
مورچه و سلیمان نبی (ع)
دوشنبه 22 آذرماه سال 1389 11:37
روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد. سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید. در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود. مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت. سلیمان مدتی در...
-
درسی که Arthur Ashe به دنیا داد
یکشنبه 30 آبانماه سال 1389 10:05
آرتور اش قهرمان افسانه ای تنیس در سال 1983 تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت. این قهرمان افسانه ای تنیس ویمبلدون به خاطر خونن آلوده ای که درجریان عمل جراحی دریافت کرد به بیماری ایدز مبتلا شد و در بستر مرگ افتاد . او از سراسر دنیا نامه هایی از طرفدارانش دریافت کرد. یکی از طرفدارانش نوشته بود : چراخدا تو را برای چنین بیماری...
-
قانون و میوه
شنبه 17 مهرماه سال 1389 08:11
در صحرا میوه کم بود . خداوند یکی از پیامبران را فراخواند و گفت : « هر کس در روز تنها می تواند یک میوه بخورد .» این قانون نسل ها برقرار بود ، و محیط زیست آن منطقه حفظ شد . دانه های میوه بر زمین افتاد و درختان جدید رویید . مدتی بعد ، آن جا منطقه ی حاصل خیزی شد و حسادت شهر های اطراف را بر انگیخت . اما هنوز هم مردم هر...
-
غم این خفته چند
دوشنبه 29 شهریورماه سال 1389 09:21
می تراود مهتاب می درخشد شب تاب نیست یکدم شکند خواب به چشم کس و لیک غم این خفته چند خواب در چشم ترم می شکند. نگران با من استاده سحر صبح می خواهد از من کز مبارک دم او آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر، در جگر اما خاری از ره این سفرم می شکند. نازک آرای تن ساقه گلی که به جانش کشتم و به جان دادمش آب ای دریغا به برم می...
-
سعدی شیرازی
دوشنبه 15 شهریورماه سال 1389 09:12
جهان بر آب نهاده ست و زندگی بر باد غلام همت آنم که دل بر او ننهاد
-
به کجا چنین شتابان
دوشنبه 4 مردادماه سال 1389 10:14
به کجا چنین شتابان گون از نسیم پرسید دل من گرفته زینجا ز غبار این بیابان هوس سفر نداری؟ همه آرزویم اما … چه کنم که بسته پایم چه کنم که بسته پایم به کجا چنین شتابان؟ به هر آن کجا که باشد،بجز این سرا، سرایم سفرت به خیر اما تو و دوستی خدا را چو از این کویر وحشت، به سلامتی گذشتی به شکوفه ها به باران برسان سلام ما را برسان...
-
قاصدک
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 09:47
قاصدک هان! چه خبر آوردی از کجا وز که خبر آوردی خوش خبر باشی اما .. اما گرد بام و در من بی ثمر می گردی انتظار خبری نیست مرا نه زیاری نه ز دیار و دیاری قاصدک هان! ولی راستی آیا رفتی با باد؟ با تو ام آی کجا رفتی آی! باری برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس برو آنجا که تو را منتظرند قاصدک در دل من همه کورند و کرند دست بردار...
-
و خدا زن را آفـرید
سهشنبه 25 خردادماه سال 1389 08:37
هنگامی که خدا زن را آفرید به من گفت: این زن است . وقتی با او روبرو شدی، مراقب باش که ... اما هنوز خدا جمله اش را تمام نکرده بود که شیخ مکار سخن او را قطع کرد و چنین گفت: بله وقتی با زن روبرو شدی مراقب باش که به او نگاه نکنی. سرت را به زیر افکن تا افسون افسانة گیسوانش نگردی و مفتون فتنة چشمانش نشوی که از آنها شیاطین...
-
فکر کن
شنبه 8 خردادماه سال 1389 08:04
فکر کن ...... تا حالا عادت داشتید اشیاء بی مصرف رو انبار کنید؟ و فکر کنید یه روزی – کی میدونه چه وقت – شاید به دردتون بخوره؟ تا حالا شده که پول هاتون رو جمع کنین و به خاطر اینکه فکر می کنید در آینده شاید بهش محتاج بشین، خرجش نکنید؟ تا حالا شده که لباسهاتون، کفشهاتون، لوازم منزل و آشپزخونتون و چیزای دیگه رو که حتی...
-
دوست
دوشنبه 3 خردادماه سال 1389 08:07
من دلم می خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست کنج هر دیوارش دوستهایم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو هرکسی می خواهد وارد خانه پر عشق و صفایم گردد یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند شرط وارد گشتن شست و شوی دلهاست شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست بر درش برگ گلی می کوبم روی آن با قلم سبز بهار می نویسم ای یار خانه ی ما اینجاست تا...
-
راز بیاخلاقی مسلمانان
یکشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1389 09:41
در بغداد هر روز بسیار خبرها میرسید از دزدی، قتل و تجاوز به زنان در بلاد مسلمانان که همه از جانب مسلمانان بود. روزی خواجه نصیرالدین مرا گفت میدانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هر جماعت دیگر بیشتر گنه میکنند با آنکه دین خود را بسیار اخلاقی و بزرگمنش میدانند؟ من بدو گفتم: بزرگوارا همانا من شاگرد توام و بسیار شادمان...
-
داریوش کبیر
چهارشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1389 15:08
ـ آیا میدانید : اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت ۴۰ سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد . ـ آیا میدانید : کمبوجبه فرزند کورش بدلیل کشته شدن ۱۲ ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با ۲۵۰ هزار...
-
ایران...
سهشنبه 31 فروردینماه سال 1389 16:16
ای ایران، ای مرز پرگهر ای خاکت سرچشمهی هنر دور از تو اندیشهی بدان پاینده مانی و جاودان ای دشمن از تو سنگ خارهای من آهنم جان من فدای خاک پاک میهنم مهر تو چون شد پیشهام دور از تو نیست اندیشهام در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما سنگ کوهت در و گوهر است خاک دشتت بهتر از زر است مهرت از دل کی...
-
به یاد جهان (روحش شاد)
سهشنبه 24 فروردینماه سال 1389 09:49
فلک را ندانم چه دارد گمان که ندهد کسی را به جان خود امان جهانا مپرور چوخواهی درود چو میبدروی پروریدن چه سود اگر مرگ داد است بیداد چیست ز داد این همه بانگ و فریاد چیست از این راز جان تو آگاه نیست بدین پرده اندر تو را راه نیست درین جای رفتن نه جای درنگ بر اسب قضا گر کشد مرگ تنگ چو آیدش هنگام بیرون کنند وزان پس ندانیم...
-
گروه 99
یکشنبه 22 فروردینماه سال 1389 18:30
پادشاهی که یک کشور بزرگ را حکومت می کرد، باز هم از زندگی خود راضی نبود؛ اما خود نیز علت را نمی دانست . روزی پادشاه در کاخ امپراتوری قدم می زد. هنگامی که از آشپزخانه عبور می کرد، صدای ترانه ای را شنید. به دنبال صدا، پادشاه متوجه یک آشپز شد که روی صورتش برق سعادت و شادی دیده می شد . پادشاه بسیار تعجب کرد و از آشپز پرسید...
-
سال ۸۹
یکشنبه 15 فروردینماه سال 1389 11:14
آن شب که تو در کنار مایی روز است و آن روز که با تو می رود نوروز است دی رفت و به انتظار فردا منشین دریاب که حاصل حیات امروز است سال نو مبارک ...
-
دکتر محمدحسین پاپلی یزدی
سهشنبه 18 اسفندماه سال 1388 08:29
جهان سوم جایی است هرکسی بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه اش خراب می شود و هرکسی بخواهد خانه اش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد P.S : برخی از دوستان و وبلاگ ها اعلام می کنند که نوشته فوق متعلق به پرفوسور حسابی است. نمی دونم واقعا این مطلب را چه کسی گفته شاید دکتر حسابی به نقل از دکتر محمدحسین پاپلی یزدی این مطلب را...
-
ویلون
شنبه 8 اسفندماه سال 1388 08:16
شروعی تازه برای من در زندگی ...
-
روز مهندس
چهارشنبه 5 اسفندماه سال 1388 08:51
روز مهندس را به همه دوستانم و مهندسان هموطنم تبریک می گم. هر وقت اسم مهندس میآد همه توی ذهنشون یک آدم شیک و ایدال رو مجسم می کنند. ولی دلم می خواد همه بدونند که این شخص به راحتی این عنوان را بدست نیاورده.البته منظورم مهندسی هست که واقعا به کارش مسلط باشه و در کارش موفق و خبره باشه. یاد دوران تحصیل بخیر با همه سختی...
-
لذت زندگی
سهشنبه 27 بهمنماه سال 1388 14:01
یک تاجر آمریکایى نزدیک یک روستاى مکزیکى ایستاده بود که یک قایق کوچک ماهیگیرى از بغلش رد شد و توش چند تا ماهى بود! از مکزیکى پرسید: چقدر طول کشید که این چند تارو بگیرى؟ مکزیکى: مدت خیلى کمى ! آمریکایى: پس چرا بیشتر صبر نکردى تا بیشتر ماهى گیرت بیاد؟ مکزیکى: چون همین تعداد هم براى سیر کردن خانوادهام کافیه ! آمریکایى:...
-
فلمینگ
چهارشنبه 14 بهمنماه سال 1388 14:17
اسمش فلمینگ بود .. کشاورز اسکاتلندی فقیری بود. یک روز که برای تهیه معیشت خانواده بیرون رفت، صدای فریاد کمکی شنید که از باتلاق نزدیک خانه می آمد. وسایلشو انداخت و به سمت باتلاق دوید. اونجا پسر وحشتزده ای رو دید که تا کمر تو لجن سیاه فرو رفته بود و داد میزد و کمک می خواست. فلمینگ کشاورز ، پسربچه رو از مرگ تدریجی و...
-
چـــیــزهـای کـــوچـــک زنـــدگـــی
یکشنبه 4 بهمنماه سال 1388 08:26
بعد از حادثه یازدهم سپتامبر که منجر به فروریختن برج های دو قلوی معروف آمریکا شد، یک شرکت از بازماندگان شرکت های دیگری که از این حادثه جان سالم به در برده بودند خواست تا از فضای در دسترس شرکت آنها استفاده کنند. در صبح روز ملاقات مدیر واحد امنیت داستان زنده ماندن این افراد را برای بقیه نقل کرد و همه این داستان ها در یک...
-
مرد و چاه
شنبه 26 دیماه سال 1388 10:20
روزی مردی داخل چاهی افتاد و بسیار دردش آمد ... یک روحانی او را دید و گفت :حتما گناهی انجام داده ای یک دانشمند عمق چاه و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد یک یوگیست به او گفت : این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایین...
-
آنکس که ... (۲)
دوشنبه 14 دیماه سال 1388 08:50
می گویند : و اما وضع ما چنین است... آنکس که بداند و بداند که بداند اسب خرد از گنبد گردون بجهاند آنکس که بداند و نداند که بداند بیدارش نمایید که بس خفته نماند آنکس نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش به منزل برساند آنکس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند آنکس که بداند و بداند که بداند باید برود غاز...
-
مغایرتهای زمان ما
چهارشنبه 2 دیماه سال 1388 14:00
ما امروزه خانه های بزرگتر اما خانواده های کوچکتر داریم؛ راحتی بیشتر اما زمان کمتر مدارک تحصیلی بالاتر اما درک عمومی پایین تر ؛ آگاهی بیشتر اما قدرت تشخیص کمتر داریم متخصصان بیشتر اما مشکلات بیشتر؛ داروهای بیشتر اما سلامتی کمتر داریم بدون ملاحظه ایام را می گذرانیم، خیلی کم می خندیم، خیلی تند رانندگی می کنیم، خیلی زود...
-
یلدا
دوشنبه 30 آذرماه سال 1388 09:12
یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن راباید جشن گرفت یلدا مبارک منبع دو عکس وسط : http://arameshehkhiyal.persianblog.ir
-
سعدی شیرازی
یکشنبه 22 آذرماه سال 1388 09:04
ای پیک پیخجسته که داری نشان دوست با ما مگو بجز سخن دلنشان دوست من بعد از این اگر به دیاری سفر کنم هیچ ارمغانیی نبرم جز سلام دوست