-
عقل و عشق (تقدیم به مهسای عزیز)
دوشنبه 27 شهریورماه سال 1385 08:47
روح شما اغلب میدان نبردی است که در آن عقل و منطق با شوق و عشق در جنگ و ستیزند.
-
دیگه هوس نمی کنم
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1385 09:33
دیگه هوس نمی کنم برای تو شعر بسازم با خواب چشمات بمیرم,با هر نگات دل ببازم دیگه هوس نمی کنم عشق تو مال من باشه شیطونی هات مال همه,غمات برای من باشه دیگه هوس نمی کنم با همدیگه بریم بهشت چه سرنوشت تلخیه! قصه ما رو بد نوشت دیگه هوس نمی کنم هر چی هوس کردم بسه عاشقی بد دردی شده,عاشق همیشه بی کسه!
-
دنیای مجازی
یکشنبه 12 شهریورماه سال 1385 11:34
http://ictworld.blogsky.com/
-
دعا
یکشنبه 12 شهریورماه سال 1385 07:27
خداوند کلمات شما را گوش نخواهد کرد،مگر آن کلمات را خود بر زبان شما جاری کند.
-
آنکس که ...
شنبه 11 شهریورماه سال 1385 07:24
آنکس که بداند و بداند که بداند اسب شعف از گنبد گردون بجهاند آنکس که بداند و نداند که بداند بیدارش نمایید که بس خفته نماند آنکس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش به منزل برساند آنکس که نداند و نداند که نداند در جـهـل مرکب ابــد الدهر بماند
-
کار
چهارشنبه 8 شهریورماه سال 1385 07:09
زندگی به حقیقت ظلمت است مگر شوق و شور در میان باشد، شوق و شور کور و بی هدف است مگر دانش در میان باشد، و دانش پوچ و بی حاصل است مگر کار در میان باشد، و کار تهی و بی جان است مگر عشق در میان باشد، و هنگامی که با عشق کار می کنی،خود را با خود و با خلق خدا پیوند می دهی.
-
Bon Jovi (از آهنگ های مورد علاقه من)
سهشنبه 7 شهریورماه سال 1385 09:05
Artist: Bon Jovi & Jon Bon Jovi Lyrics Song: Ugly Lyrics MP3 Downloads J. Bon Jovi, Eric Bazilian If you're ugly, I'm ugly too In your eyes the sky's a different blue If you could see yourself like others do You'd wish you were as beautiful as you And I wish I was a camera sometimes So, I could take your picture...
-
حضرت حافظ
دوشنبه 6 شهریورماه سال 1385 07:19
دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت مستم کن آنچنان که ندانم ز بی خودی در عرصه خیال,که آمد کدام رفت ای آنکه به تقریر و بیان دم زنی از عشق ما با تو نداریم سخن,خیر و سلامت درویش مکن ناله ز شمشیر احبا کاین طایفه از کشته ستانند غرامت
-
ویلیام شکسپیر :
یکشنبه 5 شهریورماه سال 1385 08:24
دنبال نگاه ها نرو چون می تونن گولت بزنن دنبال دارایی نرو چون کم کم افول می کنه دنبال کسی باش که باعث بشه لبخند بزنی چون فقط با یه لبخند می شه یک روز تیره رو روشن کرد پس کسی رو پیدا کن که تو رو شاد کنه. همیشه غمگین ترین و رنجور ترین لحظات زندگیه آدم توسط همون کسی ساخته می شه که شیرین ترین و به یادمند ترین لحظات رو برای...
-
رنج و محنت
شنبه 4 شهریورماه سال 1385 08:02
و اگر شما می توانستید با مشاهده اعجاز مستمر،زندگی دلتان را از شراب اعجاب لبریز کنید،رنج هایتان کمتر از شادی هایتان شگفت آور نبودند، و آنگاه می توانستید فصل های گوناگون دل را چون فصل های چهارگانه که بر دشت و صحرای شما می گذرند،پذیرا شوید. و می توانستید با آرامش زمستان غم را تماشا کنید و بگذرید.
-
و خداوند عشق را آفرید...
دوشنبه 30 مردادماه سال 1385 07:22
رودها در جاری شدن و علفها در سبز شدن معنی پیدا می کنند کوه ها با قله ها و دریاها با موج ها زندگی پیدا میکنند و انسانها ... همه انسانها با عشق... فقط با عشق ... پس بارخدایا بر من رحم کن بر من که می دانم ناتوانم رحم کن باشد که خانه ای نداشته باشم باشد که لباس فاخری بر تن نداشته باشم باشد که دست و پائی نداشته باشم اما...
-
دهش و بخشش
یکشنبه 29 مردادماه سال 1385 07:20
آیا چیزی هست که باید از بخشش آن دریغ کرد؟ هر چه هست روزی به ناچار خود به خود بخشیده خواهد شد، پس چه بهتر اکنون که کسی را بدان نیازی هست آن را ببخشی تا فرصت بخشش از آن تو باشد و بر وارثان نماند. ...نخست بنگر که آیا تو خود مقام بخشندگی را شایسته ای،و آیا این شان و مرتبه را یافته ای که واسط در فیض بخشش باشی؟ زیرا به...
-
دهش و بخشش
شنبه 28 مردادماه سال 1385 07:19
وقتی از دارایی خود چیزی می بخشی چندان عطایی نکرده ای. بخشش حقیقی آن است که از وجود خود به دیگری هدیه کنی. زیرا دارایی تو چیزی نیست جز متاعی که از ترس نیازهای فردا آن را نگهبانی می کنی. بخشیدن در پاسخ درخواست،نیکوست، اما نیکوتر آن،بخشیدن است پیش از درخواست از راه فهم. و برای انسان گشاده دست،جستجوی پذیرنده بخشش لذتی است...
-
عشق من
چهارشنبه 25 مردادماه سال 1385 10:54
-
دین و دیانت
چهارشنبه 25 مردادماه سال 1385 07:28
دین و مذهب بر ما عشق رخ دلبر ماست پیش ارباب نظر دین مصحح این است <<دیوان شمس>>
-
سهراب
سهشنبه 24 مردادماه سال 1385 06:57
-
من و تو ...
دوشنبه 23 مردادماه سال 1385 07:19
با من اکنون چه نشستنها،خاموشیها، با تو اکنون چه فراموشیهاست. چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم خانه اش ویران باد! من اگر ما نشوم،تنهایم تو اگر ما نشوی ، _خویشتنی از کجا که من و تو شور یکپارچگی را در شرق باز بر پا نکنیم از کجا که من وتو مشت رسوایان را وا نکنیم. من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه بر می خیزند من اگر بنشینم تو...
-
حضرت حافظ
یکشنبه 22 مردادماه سال 1385 07:09
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت! گر مرید راه عشقی,فکر بد نامی مکن شیخ صنعان خرقه,رهن خانه خمار داشت عشق بازی را تحمل باید ای دل پای دار گر ملالی بود ,بود و گر خطایی رفت,رفت گر دلی از غمزه دلدار باری برد,برد ور میان جان و جانان ماجرایی رفت,رفت
-
گفتن
شنبه 21 مردادماه سال 1385 09:46
شما هنگامی سخن می گویید که با اندیشه های خود در صلح و آرامش به سر نمی برید. و هنگامی که نمی توانید در عزت قلب خویش زندگی کنید,زندگی را در لب های خود ادامه می دهید و صدا برای شما سرگرمی و تفریح می شود. و در بسیاری از سخنان شما اندیشه ها کم و بیش قربانی می شوند.
-
حضرت حافظ
چهارشنبه 18 مردادماه سال 1385 07:11
تیر آه ما زگردون بگذرد حافظ خموش رحم کن بر جان خود,پرهیز کن از تیر ما چیست این سقف بلند ساده بسیار نقش زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست این چه استغناست یارب وین چه قادر حکمت است کاین همه زخم نهان است و مجال آه نیست مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست
-
آموختن
دوشنبه 16 مردادماه سال 1385 07:17
در آن روزی که گل ها می سرشتند به دل در,قصه ایمان نوشتند کلام حق بدان گشته است منزل که یادت آورد از عهد اول <<گلشن راز>> هیچ کس نمی تواند شما را چیزی بیاموزد مگر آنچه را که نیم خواب در فجر آگاهی شما آرمیده است. اگر آموزگار به راستی خردمند باشد,از شما نمی خواهد که به خانه معرفت او داخل شوید, بلکه شما را به...
-
حضرت حافظ
یکشنبه 15 مردادماه سال 1385 07:17
پیوند عمر بسته به مویی است هوش دار غمخوار خویش باش غم روزگار چیست راز درون پرده چه داند فلک خموش ای مدعی نزاع تو با پرده دار چیست قلندران حقیقت به نیم جو نخرند قبای اطلس آن کس که از هنر عاری است در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
-
زمان
شنبه 14 مردادماه سال 1385 07:12
شما زمان را می سنجید و به میزان در می آورید در حالی که زمان بی انتهاست و از شمار و اندازه بیرون است. در میان شما کیست که احساس نمی کند که نیروی عشق در او بی انتهاست؟ و کیست که احساس نمی کند که این عشق,اگر چه بی انتهاست,در مرکز وجود او محاط و محدود است و از اندیشه عاشقانه ای به اندیشه عاشقانه دیگر و از کار عاشقانه ای...
-
حضرت حافظ
چهارشنبه 11 مردادماه سال 1385 07:31
شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است فرق است از آب خضر که ظلمات جای اوست تا آب ما که معنی اش الله اکبر است ساروان رخت به دروازه مبر کان سر کو شاه راهی است که منزلگه دلدار من است دولت فقر خدایا به من ارزانی دار کین کرامت سبب حشمت و تمکین من است
-
خیر و شر
سهشنبه 10 مردادماه سال 1385 09:01
وقتی که می کوشید از وجودتان چیزی عطا کنید خیر در شما هست. اما وقتی که می کوشید چیزی بدست آورید نیز شری در شما نیست... شما خوب هستید وقتی که دلیر و مصمم با گامهای استوار به سوی مقصد پیش می روید. خوبی شما در آرزویی که برای نیل به نفس بزرگ الهی خویش دارید,آشکار می شود و این آرزو در همه شما موج میزند.
-
حضرت حافظ
دوشنبه 9 مردادماه سال 1385 07:16
باده نوشی که در او روی و ریایی نبود بهتر از زهد فروشی که در او روی و ریاست بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است بیار باده که بنیاد عمر بر باد است غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است قدر مجموعه گل مرغ چمن داند و بس که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
-
پیوند (تقدیم به پسرم)
یکشنبه 8 مردادماه سال 1385 08:32
...دلهایتان را به هم بسپارید اما به اسارت یکدیگر ندهید. زیرا تنها دست زندگی است که می تواند دلهای شما را در خود نگه دارد. در کنار هم بایستید اما نه بسیار نزدیک: از آنکه ستون های معبد به جدایی بار بهتر کشند, و بلوط و سرو در سایه هم به کمال رویش نرسند.
-
حضرت حافظ
شنبه 7 مردادماه سال 1385 07:05
ده روز مهر گردون افسانه است و افسون نیکی به جای یاران,فرصت شمار یارا ای صاحب کرامت شکرانه سلامت روزی تفقدی کن درویش بی نوا را در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند گر تو نمی پسندی,تغییر کن قضا را دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی تو از این چه سود داری که نمی کنی مدارا
-
قاصدک
چهارشنبه 4 مردادماه سال 1385 07:47
قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟ از کجا وز که خبر آوردی ؟ خوش خبر باشی ، اما ،اما گرد بام و در من بی ثمر می گردی انتظار خبری نیست مرا نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس برو آنجا که تو را منتظرند قاصدک در دل من همه کورند و کرند دست بردار ازین در وطن خویش غریب قاصد تجربه های همه تلخ با دلم...
-
حضرت حافظ
سهشنبه 3 مردادماه سال 1385 08:19
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را